روایت احداث جادهای که عملیات «فتح المبین» را به مقصد پیروزی رساند
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۸۵۸۰۸
برنامه شب خاطره که طبق سنت دیرینه خود هر ماه در حوزه هنری برگزار میشود، 12 مرداد 1402 در سیصد و چهل و هشتمین برنامه خود، با عنوان « چوکان حُمینی» به روایت سنگرسازان بیسنگر اختصاص داشت.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ سیصد و چهل و هشتمین برنامه «شب خاطره» حوزه هنری که عصر روز پنجشنبه 12 مرداد 1402 برگزار شد، به روایت خاطرات رزمندگان جهاد سازندگی و همچنین معرفی کتاب (چوکان حمینی) از تولیدات حوزه هنری سیستان و بلوچستان اختصاص داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نخستین روایتگر این برنامه هدایتالله نواب بود که در سالهای دفاع مقدس برابر ارتش بعثی عراق به عنوان جهادگر حضور داشت و با بیلهای مکانیکی و بولدوزر کارهای مهم و موثری در مهندسی جنگ انجام داد. نواب در روایت خود که به خوبی جزئیات آن را به یاد داشت از ارتفاعات ملخ خور در شمالغرب کشور و ساخت جادهای ناممکن میان بخشهای تحت کنترل ایران و ارتش بعث عراق گفت و افزود: قرار بود جادهای در دره پایین دست این ارتفاعات ایجاد شود تا نیروهای ما امکان انجام عملیات داشته باشند اما این کار در حالت عادی هم غیرممکن بود چرا که شیب موجود نزدیک 90 درجه بود و حدود دو متر برف باریده بود.
نواب افزود: آنچنان سرد بود که اگر لحظهای از فعالیت بدنی دست برمیداشتیم یخ میزدیم، در نتیجه بچههای جهاد به منظور حفظ هوشیاری و توانایی خود با دستگاههای سنگین دست به کار شدند و برای باز کردن مسیر لحظهای آنها را خاموش نمیکردند.
آقا محسن رضایی مداوم به ما سر میزد
وی ادامه داد: آقا محسن رضایی مداوم به ما سر میزد و تلاش میکرد نیازهای لازم برای احداث این جاده تامین شود، ما هم بولدوزرهای مورد نیاز را درخواست دادیم و پس از تهیه آنها دست به کار شدیم. با اینکه پایین بردن بولدوزر به پایین ارتفاعات ملخ خور کاری نشدنی بود اما به هر ترفندی بود این کار را کردیم و با مجاهدت جهادگران جاده را باز کردیم.
شهید دروکی در پیروزی عملیات فتحالمبین نقش مهمی داشت
سردار حاج ابوالفضل حسنبیگی، از مهندسینی که نقش بسیار مهمی در عملیات فتحالمبین داشت نیز در این نوبت از شب خاطره حوزه هنری حضور یافت و به روایت خاطراتی از حماسهسازی جهاد سازندگی در این عملیات مهم پرداخت. وی در بیان خاطرات خود به شهید دروکی اشاره کرد؛ شهیدی که مهارت خاصی در کار با بیل مکانیکی و بولدوزر داشت. حسنبیگی با بیان اینکه این شهید هیچ نیازی برای کار به نشانههای مهندسی نداشت، افزود: شهید دروکی به علامتهای مهندسان توجه نمیکرد و میگفت بیل من میفهمد کجا باید بخورد و با شیب بسیار کم جاده را خودش درست میکرد و خداوند به این شهید عزیز حسی داده بود که همه مسیرهای مهندسان را کنار گذاشت و خودش بهترین مسیر را باز کرد و روزی یک یا دو کیلومتر جاده میساخت و کار را در ۲۱ روز تمام کرد.
وی در مورد این شهید والامقام گفت: یکی از روزهای پایانی ساخت این جاده برای انجام عملیات فتحالمبین سری به شهید دروکی زدم و دیدم که صندلی بولدوزر خونی شده است. با خودم گفتم که این منطقه در دید دشمن نیست، پس گلوله مستقیم نخورده است و احتمال دادم ترکش خمپارههای توپخانه دشمن باشد، اما هیچ اثری از ترکش هم نبود. جویای احوالش شدم که فهمیدم شهید دروکی در اثر کار زیاد، سخت و طاقت فرسا بدنش زخمی شده است و خونریزی دارد. این اتفاق بخاطر این بود که طی چند روز کار بی وقفه حدود 16 کیلو وزن کم کرده بود و از آنجایی که خودش اندام لاغری داشت، بدنش زخمی شده بود.
حسنبیگی افزود: هرچه اصرار کردم قبول نکرد راننده جایگزینی بجایش بیاوریم و گفت:« خواب دیدم راه کربلا را به مدد حضرت زهرا(س) باز میکنم». من که در راضی کردنش شکست خوردم سوار بر موتورسیکلتی به سمت قرارگاه به راه افتادم.
وی ادامه داد: در مقطعی کار جاده به مشکل خورده بود و بعید میدانستیم در مدت زمان مورد نظر به سرانجام برسد، چرا که به قطعه سنگ صخرهای بزرگی خورده بودیم که تنها با انفجار میتوانستیم از آن عبور کنیم. آقا محسن رضایی هم که مدام به ما سر میزد، در مواجهه با این مشکل بسیار مستاصل و نگران بود. این در شرایط بود که تجهیزات فوق پیشرفتهای در اختیار نداشتیم و اگر هم آن را منفجر میکردیم توجه ارتش بعثی عراق را به سمت خود جلب میکردیم.
حسنبیگی گفت: همینطور که به سمت قرارگاه حرکت میکردم ناگهان فریاد الله اکبر بچهها توجهم را جلب کرد. توقف کردم و پرسیدم چه خبر است؟ رزمندهها گفتند علی دروکی راه را باز کرد. باورم نمیشد به سرعت بازگشتم و دیدم بولدوزر او به شکل معجزهآسایی از آن صخره عبور کرده و در حال پیشروی است. به سمتش که رفتم گفت:« راه کربلا به مدد حضرت زهرا باز شد.»
وی ادامه داد: با شادمانی به قرارگاه بازگشتم. خبر را که به آقا محسن رضایی دادم با مشتهای گره کرده از اعماق وجودش چند بار الله اکبر سر داد و سجده شکر بجای آورد.
حسنبیگی در ادامه خاطرات خود با اشاره به نفوذ فرهنگی امام خمینی (ره) حتی در میان عراقیان گفت: در ارتش بعث عراق ما با نیروهایی مواجه بودیم که خودخواسته به رزمندههای ما کمک میکردند. در ادامه همین عملیات هنگامی که به مواضع دشمن رسیدیم، دیده بانی از ارتش بعثی عراق را اسیر کردیم که دست و پا شکسته فارسی حرف میزد. این دیده بان عراقی گفت که بخاطر ما بیش از چهل روز است که به مرخصی نرفته است.
وی افزود: دیده بان عراقی که خود را سرباز امام خمینی میدانست در بیان جزئیات این کار خود گفت: دیده بان کمکی من یک بعثی است که با توجه به دید کافی روی فعالیتهای شما قطعا اگر جایگزین من میشد تا کنون گرای شما را داده بود و عملیاتتان لو میرفت. اما من با اینکه بیست روزی است که کاملا بر تلاشهای شما مشرف هستم هیچ گزارش را اعلام نکردم تا با موفقیت به کار خود رسیدگی کنید.
حسنبیگی در پایان گفت: نفوذ فرهنگی امام خمینی (ره) آنچنان بود که بسیاری از نیروهای دشمن نیز خودخواسته یاران و برادران ما بودند.
مهندسی جنگ در هشت سال دفاع مقدس بررسی شود
احسان درستکار یکی دیگر از راویان این شب خاطره بود که به بیان اهمیت مهندسی جنگ پرداخت و در ادامه با اشاره به تشکیل تیپ المهدی (عج) در منطقه عملیاتی تپه سبز گفت: شهدای بسیاری از جمله شهید علی معمار، شهید حسین عربیان و شهید زجاجی در تیپ المهدی، ما را در عملیات فتح المبین و منطقه تپه سبز یاری کردند.
وی افزود: شهید معمار تا پایان عملیات فتح المبین فرماندهی تیپ المهدی (عج) را که از کاشان به جبهههای جنگ اعزام شده بود برعهده داشت و همزمان با پیروزی این عملیات در حالی که آخرین تیربارهای دشمن را در آن سوی تپه سبز منهدم کرد به شهادت رسید.
درستکار در پایان افزود: شهید معمار بسیار خوش اخلاق بود و تلاش و زحمت بسیاری برای در کنار دیگر همرزمان شهیدش کشید.
سیصد و چهل و هشتمین برنامه «شب خاطره» حوزه هنری با رونمایی از کتاب «چوکان حُمینی» که روایتگر فعالیتهای جهادگران سازندگی در دوران جنگ تحمیلی است با حضور رزمندگان جهاد سازندگی هشت سال دفاع مقدس از جمله میرشفیعی، صدوری، درستکار، حسن بیگی و نواب به پایان رسید.
انتهای پیام/
آیا این خبر مفید بود؟
نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: ایران دفاع مقدس سیستان و بلوچستان عراق هشت سال دفاع مقدس شب خاطره حوزه هنری عملیات فتح المبین آقا محسن رضایی حوزه هنری شب خاطره حسن بیگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۸۵۸۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رکورددار بالاترین پرواز با بالگرد در جهان به روایت آسمان غرب
هشتم اردیبهشت، سالروز شهادت قهرمانی است که رکوردار بالاترین پرواز با بالگرد در جهان است و محمد عسگری در فیلم سینمایی «آسمان غرب» که این روزها روی پرده سینما در حال اکران است، به روایت مقطع کوتاهی از زندگی او میپردازد؛ این کارگردان در گفتوگو با ایمنا از عشق به وطن شهید علیاکبر شیرودی میگوید.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از مازندران، این برای چندمینبار است که دیالوگهای طلایی میلاد کیمرام در نقش شهید شیرودی، تماشاگران را سر وجد آورده است «چه جوری وایسم و ببینم، خاکم رو دارند میگیرند، زن و بچه مردم رو میکشند، به ناموسمون دارند، تجاوز میکنند، نمیتونم، الان باید وایسیم و دفاع کنیم.»
جادوی سینما در روایت قهرمانان این بار هم مؤثر افتاده است و همه مجذوب فیلمی شدهاند که به بازخوانی تحولات روزهای ابتدایی آغاز جنگ تحمیلی و نقشآفرینی خلبانان هوانیروز در دفاع از میهن تمرکز دارد.
در دو سه روز ابتدایی پس از حمله نیروهای بعث عراق به خاک ایران، علیاکبر شیرودی به همراه جمع اندکی از همراهانش در نیروی هوایی تن به دستورات بالا نمیدهد و ترجیح میدهد نسبت به آن تمرد کنند! همین تمرد از یک دستور نظامی، اما تأثیری شگرف بر ادامه تحولات جنگ میگذارد.
«آسمان غرب» تلاش کرده است تا این چند روز ملتهب را به تصویر درآورد و روایتی از قهرمانی را به تصویر بکشد که جانش را در راه وطن و مردمش فدا کرد و امروز کلمه شهید کنار نامش نصب شده است.
محمد عسگری، کارگردان این فیلم به دنبال روایت بزرگمردی است که ستاره درخشان جنگهای کردستان نام گرفته بود و به گفته شهید «ولیالله فلاحی» رئیس وقت ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی: «ناجی غرب و فاتح گردنهها و ارتفاعات آریا، بازیدراز، میمک، دشت ذهاب و پادگان ابوذر بود. او غیرممکنها را ممکن ساخت.»
شهید شیرودی همچون آهنربایی است که انسانها را به خود جذب میکندمحمد عسگری در گفتوگو با خبرنگار ایمنا از مازندران درباره انتخاب موضوع فیلمنامهاش که درباره مقطع کوتاهی از زندگی شهید شیرودی است، میگوید: به لحاظ فنی برای هر کارگردانی جذاب است که در آسمان کارگردانی کند، حالا به واسطه هر چیزی که ممکن است یک هواپیما یا یک بالگرد باشد، اما در بخش دیگر، شیرودی یک شخصیت آهنرباگونهای است که انسان را جذب خود میکند.
وی میافزاید: بهویژه در این دوره زمانه ما، اینکه یک نفری بهخاطر غیرتی که به وطنش، خاکش، مردمش، ناموسش، خانوادهاش، نظامش و هر آنچه فکر میکنید دارد، در موضوعاتی گنجانده میشود که آدمی دادخواه و عدالتخواه باشد تا پشت مردمش باشد و این روحیه برای من روحیه جذابی است؛ اینکه وجوه اصلی یک قهرمان را در خود دارد.
کارگردان آسمان غرب با بیان اینکه این دلایل موجب انتخاب این شخصیت شد، ادامه میدهد: زمانی که دیدم سوژه مناسبی است، آن را انتخاب کردم، ضمن اینکه برهه زمانی که به آن در فیلمنامه پرداختم، همچون خورشیدی دیدم که به واسطه عمل آنها میدرخشید، اما گذر زمان روی آن سایه انداخته بود.
عسگری اضافه میکند: رخداد دراماتیک و حماسهگونهای که در روزهای ابتدای جنگ انجام میدهند و ارتش سازمان درستی نداشت و سپاه تازه داشت، شکل و قوت میگرفت و این ماجرا موجب میشود تا شرایط ویژهای پیدا کند و اینها باعث میشود تا بتواند مرا برای ساخت موضوعی جذب کند که انجام هم شد.
آسمان غرب، نمونهای از تمام آسمان ایران استکارگردان نامی چهلودومین جشنواره فیلم فجر با اشاره به شناختش از شهید شیرودی قبل از آغاز ساخت فیلم میگوید: اطلاعاتم در این مورد شهید، اطلاعات محدودی بود که دیگران هم دارند، اما آنچه در ساخت این فیلم کمک کرد، گفتوگوهای میدانی با همرزمان شهید بود، ضمن اینکه مطالعات و اتفاقاتی که در آن برهه از زمان رخ داد، بخشی از ساخت فیلمنامه بوده است.
وی میافزاید: حضور میدانی در سرپل ذهاب، پادگان ابوذر و اتفاقات آنجا، همچنین گفتوگو با روستاییانی که در آن دوران از زمان و اینکه چرا آن کارها را در آنجا انجام داد، موجب شد تا فیلمنامه نوشته شود و به این شهید جذب شوم.
کارگردان نخستین فیلم حوزه مقاومت به نام «اتاقک گلی» درباره انتخاب فیلم دومش به نام آسمان غرب میگوید: دلیل این نام به این خاطر بود که این موضوع در غرب کشور اتفاق افتاد و در آسمان، البته آسمان غرب نمونهای از تمام آسمان ایران است و معطوف به غرب کشور نیست، بهطور قطع در جنوب کشور هم همینطور بوده است، بههرحال ما قهرمانانی را داریم که خلبان هستند و قهرمانی آنها در آسمان بوده است، حالا چه خلبان هواپیمای جنگی، بالگرد یا سایر که در روزهای جنگ مأموریتهای و پروازهای خاص و خطیر خودشان را داشتند.
عسگری با اشاره به استقبال مردم از اکران این فیلم روی پردههای سینما ادامه میدهد: اشتباهی در فیلمهای ما اتفاق افتاده است و آن این است که عنوانی روی فیلمی گذاشته میشود، بهطور مثال عنوان شیرودی یا قهرمان بهعنوان یک شخصیت کشوری یعنی زندگی او، در صورتی که در این فیلم اینطور نیست، این فیلم رخدادی از روزهای نخست جنگ است که بر حسب اتفاق علیاکبر شیرودی قهرمان آن روزها بود، بهخاطر همین برخی میگویند که چرا معنویات شیرودی را نشان ندادید؟، در واقع اشتباه محض است که بخواهیم در ۱۰۰ دقیقه تمام آنچه که شهید شیرودی بوده است را به نمایش درآوریم.
وی اضافه میکند: در این فیلم جنگندگی یا همان غیرت به وطن و جوهر انسانیت و اخلاق شهید شیرودی به نمایش در آمده است؛ شخصیتی که قهرمان ما در برههای از زمان بوده است و بزرگان از او به عنوان «مالک اشتر» زمانه نام میبرند و بهخاطر سلحشوری و جنگندگی او بوده است.
علاقه شهید شیرودی به حضرت امام راحلکارگردان آسمان غرب ادامه میدهد: نکته نخست درباره روایت این فیلم سلحشوری، جنگندگی و قصه این سلحشوریها در آن دوره بوده است و نکته دیگر در مورد معنویات و خانواده شیرودی است؛ شما به عنوان یک فیلمنامهنویس به یک زاویهای نگاه میکنید و آن شخصیت و جوهره شیرودی محسوب میشود و آن ویژگی برای جوان و نوجوان امروزی ملاک است و این قهرمان شجاع را دوست دارد، شما میخواهید آن را به جوان امروز نشان دهید، بنابراین باید آن را به زبان روز به جوان امروز رساند.
وی تاکید میکند: به عنوان مثال شهید شیرودی در جایی در این فیلم به امام و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایمان دارد؛ ابزار شیرودی بالگرد است؛ عکس امام را به آن میچسباند و به آن آهن بیخاصیت به لحاظ مفهومی جان میدهد و این همان زبان سینماست که سبب میشود نوجوان و جوان سینما را دوست بدارد.
عسگری با بیان اینکه با حضور در بعضی از اکرانهای فیلم در سینماها میبینیم که نوجوان و جوان با صوت و سرافرازی شیفته شیرودی میشوند و این نشانه خوب از نوع ارتباط جوان امروز با این قهرمانان است، میگوید: مطمئناً در یک فیلم ۱۰۰ دقیقهای نمیتوان تمام وجوه یک شخصیت مهم را مطرح کرد، شخصیتی که زمانی که خبر شهادتش به حضرت امام (ره) رسید، ایشان به فکر فرو رفتند و با اینکه درباره همه شهدا میگفتند خدا آنها را بیامرزد، اما درباره شهید شیرودی گفتند که او آمرزیده است، یا مقام معظم رهبری درباره این بزرگمرد فرمودند که شیرودی، اولین نظامی بود که به او اقتدا کردم.
کد خبر 748225